پارت چهل و دوم

زمان ارسال : ۱۳۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

سورا که زیر پتو درحال فرستادن لعنت به خودش بود، دندان‌ غروچه‌ای کرد و نالید:
- چرا در نمی‌زنی؟!
لبخند تمسخر آمیزی زد و دستانش را با مکث، درون جیب‌هایش فرو کرد.
- چرا باید در بزنم؟
ذره‌ای پتو را از روی صورتش کنار زد و در حالی که گیسوان خرمایی‌اش را کنار می‌زد، با خشم گفت:
- چون یه خانوم توی این اتاقه و تو نباید همین‌طور سرت رو بندازی پایین و بری داخل!
این‌بار لبخن

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فاطمه?

    00

    ❤️😍👌

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    🙏🌺🙏🥰

    ۳ ماه پیش
  • Aa

    00

    😍🥰🤩💞💕💫

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    🔥💛⚡🌸🥰

    ۴ ماه پیش
  • S

    00

    اره عاشقش میشه هرماس سورارو دوس داره برای همین هم نمیتونه بهش اسیب برسونه عالی🥰

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    چقدر رمان قشنگ میشه اگه عاشقش بشه✨🥺 ممنونم ازت عزیزم، نظرت برام بسیار ارزشمنده

    ۴ ماه پیش
  • R

    00

    بنظرم یروز سورا بر قدرت بر میگرده اونوقته که باید گفت ...'. ....🤭😂👍🏻

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    پر قدرت تر برمیگرده...😈

    ۴ ماه پیش
  • فاطمه

    00

    بله سورا کم کم عاشق هرماس میشه ۹۹٪ و معنی حرف هرماس که من تنها کسی هستم به تو آسیب نمیرسون شاهزاده هرماس کم کم احساساتی درونش به وجود میاد ۹۹٪ عاشق سورا میشه ❤

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    عزیزممم🥲 ممنونم بخاطر درمیون گذاشتن نظرت🥺

    ۴ ماه پیش
  • سورا

    00

    عاشق میشن کم کم نایس مثل همیشه👍🏻❤️

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    آخی بچه هام🥲💫 ممنونم از همراهیتتت عزیزم

    ۴ ماه پیش
  • شیطون بلا

    00

    واقعا سورا حق داره... چیزایی رو دیده هضمش سخته.. اونجایی ک گفت از توهم میترسم به نظرم هرماسم کم کم داره با حسایی ک تجربه نکرده تجربه میکنه عالی👍

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    و در کنار همه ی این ها پاک شدن حافظه‌اش خیلی احساس بدی رو بهش منتقل می کنه... ممنونم عزیزم💛🥲🌺

    ۴ ماه پیش
  • مریم گلی

    00

    بیچاره سورا که هیچی یادش نمیاد و احساس پوچی میکنه ،ممنونم نویسنده جان ،منتظر ادامش هستم

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    احساس پوچی خیلی کشنده‌ست... بخاطر همین روحیه‌ش ضعیف شده‌. ممنونم از همراهی با ارزشت عزیزم🌺🌸

    ۴ ماه پیش
  • فاطمه ❤️

    00

    دخترمون افسرده شده😿. عالی بود ممنون ستاره جون بی صبرانه منتظر ادامه ش هستم 🌹🤩❤️

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    اره متاسفانه🙂🙂🙋 ممنونم قشنگم لطف داری😘 خیلی خوشحالم از اینکه همراهم هستی

    ۴ ماه پیش
  • حدیث

    00

    ...... ...... ...... 🌬🌬

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    ممنونم ممنونم ممنونم🥰😘😘✨

    ۴ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.